English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1450 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
black concept U علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
black designation U علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
classifications U طبقه بندی پیام
classification U طبقه بندی پیام
defense classification U طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
downgrades U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
declassification U از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
security classification U طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
envelopes U نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است
envelope U نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classification U طبقه بندی کردن طبقه بندی
classifications U طبقه بندی کردن طبقه بندی
evaluation rating U درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
InBox U خصوصیات سیستم پیام گذاری پنجره که میتواند پیام الکترونیکی کاربر را نگه دارد که شامل پیام ارسالی روی شبکه
rating U طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification U طبقه بندی [درجه بندی] فرش
ratings U طبقه بندی کردن درجه بندی
classifications U طبقه بندی رده بندی
classification U طبقه بندی رده بندی
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
message queuing U صف بندی پیام
message U ترتیب داده در ابتدای پیام که حاوی اطلاعات مسیر و مقصد است
messages U ترتیب داده در ابتدای پیام که حاوی اطلاعات مسیر و مقصد است
low grade U کم طبقه بندی
sorting U طبقه بندی
denominations U طبقه بندی
bracket U طبقه بندی
denomination U طبقه بندی
classifications U طبقه بندی
systemization U طبقه بندی
taxonomies U طبقه بندی
taxonomy U طبقه بندی
division U طبقه بندی
classification U طبقه بندی
typification U طبقه بندی
assortment U طبقه بندی
assortments U طبقه بندی
grading U طبقه بندی
divisions U طبقه بندی
stratification U طبقه بندی
storing U سیستم ارتباطی پست الکترونیکی که پیام را پیش از ارسال مجدد ذخیره میکند
store U سیستم ارتباطی پست الکترونیکی که پیام را پیش از ارسال مجدد ذخیره میکند
classified U طبقه بندی شده
categorizing U طبقه بندی کردن
job classification U طبقه بندی شغل
job classification U طبقه بندی شغلی
classification chart U نمودار طبقه بندی
classifiable U قابل طبقه بندی
categorised U طبقه بندی کردن
classifying U طبقه بندی کردن
nondescript U غیرقابل طبقه بندی
aggroup U طبقه بندی کردن
industrial classifications U طبقه بندی صنعتی
unclassified U طبقه بندی نشده
harmonic proportion U طبقه بندی متناسب
graduating U طبقه بندی کردن
budget classification U طبقه بندی بودجه
graduates U طبقه بندی کردن
to categorize U طبقه بندی کردن
accounting classification U طبقه بندی حساب
harmonic division U طبقه بندی متناسب
suborder U طبقه بندی فرعی
classify U طبقه بندی کردن
route classification U طبقه بندی جاده ها
vendor rating U طبقه بندی فروشندگان
speed rate increment U طبقه بندی سرعت
taxonomist U متخصص طبقه بندی
zootaxy U طبقه بندی جانوران
standardization U همگونی طبقه بندی
graduate U طبقه بندی کردن
nosology U طبقه بندی بیماریها
map classification U طبقه بندی نقشه ها
layer U طبقه بندی کردن
categorized U طبقه بندی کردن
systemize U طبقه بندی کردن
market grades and grading U طبقه بندی بازار
secrets U طبقه بندی سری
layers U طبقه بندی کردن
unclassified U بدون طبقه بندی
secret U طبقه بندی سری
rug classification U طبقه بندی فرش
pigeonhole U طبقه بندی کردن
computer classifications U طبقه بندی کامپیوتر
categorizes U طبقه بندی کردن
categorize U طبقه بندی کردن
soil class U طبقه بندی خاک
classifies U طبقه بندی کردن
categorises U طبقه بندی کردن
categorising U طبقه بندی کردن
service rating U طبقه بندی پرسنلی
classificatory U مربوط به طبقه بندی
classification of soil U طبقه بندی خاک
classification of aggregate U طبقه بندی خاکدانه ها
traffic U اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
traffics U اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
trafficked U اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
trafficking U اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
spam U مقالهای که به بیشتر از یک گروه خبری پست شود و بنابراین حاوی پیام های تجارتی است
masters U 1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
mastered U 1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
master U 1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
coinage U طبقه بندی بهای مسکوک
classified items U اقلام طبقه بندی شده
classified items U اماد طبقه بندی شده
classified advertisement آگهی طبقه بندی شده
classes U طبقه بندی کردن رده
restricted data U اطلاعات طبقه بندی شده
intergrade U طبقه بندی داخلی کردن
restrict U بازداشت طبقه بندی مدارک
topsecret U طبقه بندی به کلی سری
class U طبقه بندی کردن رده
classing U طبقه بندی کردن رده
classed U طبقه بندی کردن رده
classified material U مدارک طبقه بندی شده
restricting U بازداشت طبقه بندی مدارک
glossography U طبقه بندی و شرح زبانها
brussels nomenclature U طبقه بندی تعرفه برکسل
integrade U [طبقه بندی داخلی کردن]
restricts U بازداشت طبقه بندی مدارک
access to classified material U دسترسی به مدارک طبقه بندی شده
classification yard line U سایدینگ راه اهن طبقه بندی خط
label U برچسب زدن طبقه بندی کردن
army genetal classification test U ازمون طبقه بندی عمومی ارتش
agct U ازمون طبقه بندی عمومی ارتش
labeling U برچسب زدن طبقه بندی کردن
systematist U متخصص فائده سازی و طبقه بندی
labelled U برچسب زدن طبقه بندی کردن
international classification of U طبقه بندی بین المللی بیماریها
accountable cryptomaterial U مدارک و وسایل طبقه بندی شده
assort U طبقه بندی کردن مناسب بودن
taxon U واحد طبقه بندی گیاهی یاجانوری
labels U برچسب زدن طبقه بندی کردن
group U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
staple U فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
reserve on board U مدارک و اییننامههای طبقه بندی شده ناو
stapled U فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
stapling U فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
grain size classification U طبقه بندی خاک از نظر اندازه ذرات
age grouping U طبقه بندی اقلام بر حسب عمرقانونی انها
unified soil classification system (uscs U نوعی طبقه بندی خاک که به 51 قسمت تقسیم شده است
marshalling yard U محل تفکیک و طبقه بندی کالاها در مقصد یا مبداء حمل
unit citation U جشن طبقه بندی یکانها از نظر عملیات یاامادگی رزمی
vim U مجموعه استانداردهای Apple, Novell , Borland ,IBM که حاوی روش ارسال پیام های پست الکترونیکی بین برنامههای کاربردی است
phytography U طبقه بندی گیاهان روی زمین گیاه شناسی توضیحی وتشریحی
index U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
indexes U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
concurrently U مراجعه کنید به چهار طبقه بندی پردازندههای MIMD , MISD , SIMD , SISD ,
indexed U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
polynomial code U سیستم تشخیص خطا که از مجموعهای از قوانین ریاضی اعمال شده به پیام پیش از ارسال و سپس پس از دریافت یا تولید مجدد پیام اصلی تشکیل شده است
abc analysis U طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
management coding U سیستم کد بندی و علامت گذاری کالاها و ذخایر از نظرمدیریت توزیع
groups U طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
group U طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
proficiency rating U طبقه بندی بر حسب پایه مهارت یا مهارت شغلی
transparently U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparent U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
fault U یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
faults U یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
faulted U یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
help U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
sorted U دسته کردن طبقه بندی کردن
sort U دسته کردن طبقه بندی کردن
typed U ماشین کردن طبقه بندی کردن
types U ماشین کردن طبقه بندی کردن
resorts U جدا کردن طبقه بندی کردن
resort U جدا کردن طبقه بندی کردن
break down U تجزیه کردن طبقه بندی کردن
sorts U دسته کردن طبقه بندی کردن
resorted U جدا کردن طبقه بندی کردن
grades U طبقه بندی کردن کلاسه کردن
grade U طبقه بندی کردن کلاسه کردن
type U ماشین کردن طبقه بندی کردن
positive U سیگنال ارتباطی که صحت یک پیام را بیان میکند
Windows Explorer U گونهای از ویندوز که حاوی توابع ابتدایی اشتراک فایل peer-to-Peer است و نیز پست الکترونیکی , فکس و امکان زمان بندی
challenge and reply U ذکر گوینده و گیرنده پیام اعلام دادن و گرفتن پیام
blessed folder U در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
piggybacking U استفاده از پیام ارسالی برای انتقال تصدیق از یک پیام که زودتر دریافت شده است
InBox U پیام فکس و پیام ارسالی روی انیترنت است
tests U آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن
test U آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن
tested U آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن
quoting U خصوصیتی در پستهای الکترونیکی که امکان پاسخ دادن به پیام به همراه متن پیام اصلی میدهد
authentication U استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است
sign off U علامت ختم ارسال پیام
switching U نقط های در شبکه ارتباطی که پیام از خط وط و مدارهای مختلف در آنجا تنظیم می شوند
prompt U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompted U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompts U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
receipt notification U خصوصیتی در بیشتر برنامههای پست الکترونیکی که یک پیام خودکار را ارسال میکند برای تایید اینکه پیام دریافت شده است
radiogram U پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
radiograms U پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
entresol U طبقه میان طبقه اول عمارت وطبقهای که باکف زمین برابراست
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1A hero can affect on the people.
1addressed recipient
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1ترجمه ی stirling numberبه انگلیسی؟
3service times
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com